در سالگرد تولد دوچرخه، هر سال ویژهنامه تولد داریم. چون همیشه دلت میخواهد گفتوگو با افراد مورد علاقهات را در دوچرخه ببینی، ما هم تلاش میکنیم چند نفر از افراد مورد نظرت را انتخاب کنیم، افرادی که تعدادشان با شمعهای کیک تولد دوچرخه، اغلب، تعیین میشود، اما به دلیل افزایش هشتها در این شماره، تصمیم گرفتیم برای این مجموعه گفتو گوها عدد هشت منهای دو را انتخاب کنیم.
با هم گپ و گفت دوچرخه را با هشت منهای دو چهره ، در چهرهنامه میخوانیم.
***
بیژن بیرنگ و مسعود رسام در گذشته از یارهای جدانشدنی برنامهسازی برای کودک و نوجوان بودند. اگر در وسط گفتوگو به بیژن بیرنگ بگویید آقای رسام، خیلی طبیعی و با خنده میگوید: بیرنگ هستم. این دونفر در علاقهمندی ما به تلویزیون نقش خیلی جدی داشتند. بیرنگ متولد 8231 و دانش آموخته ادبیات نمایشی و دارای مدرک کارشناسی ارشد در فناوری آموزشی از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است. «همسران»، «خانه سبز» و «سرزمین سبز» از جمله کارهای این دو نفر است. آخرین بار او را در تلویزیون در برنامه «بازهم زندگی» دیده ایم.
- آقای بیرنگ چرا سهم نوجوان امروز ما از برنامه هایی که شما می سازید کم شده است؟
شاید دوباره ساختم.
- یعنی ممکن است که دوباره با مسعود رسام همکار شوید؟
چرا که نه.
- بعد از مدت ها که به تلویزیون برگشتید، با تهیهکنندگی و اجرای برنامه برگشتید، نه با ساخت برنامهای برای نوجوانان.
شخصاً برنامهسازی برایم جذابتر است. در گذشته هم که ما برای کودکان و نوجوانان برنامه میساختیم، تاکیدمان بیشتر روی جنبههای آموزشی بود.
قبول دارم که برنامههایی مثل «محله بروبیا» و «محله بهداشت» آموزشی بود، اما جنبههای نمایشی جذابی هم داشت که هنوز برای ما نوجوانان دیروز جذاب است. آن برنامهها حس دیگری برای ما داشت.
قبول دارم. اما جنبههای نمایشی در خدمت ساخت برنامه تلویزیونی بود.
بیژن بیرنگ / عکس : محمد توکلی
- بیایید به گذشته برگردیم، چی شد که شما کار کردن برای کودک و نوجوان را انتخاب کردید؟
تعمدی نبود. واقعیت این است که وقتی به ایران برگشتم، زمان انقلاب بود، گروههای برنامهساز در تلویزیون فعال نبودند و بیشتر فعالیتها مربوط به گروههای کودک و نوجوان شبکه یک بود. به همین دلیل جذب این گروه شدم و شروع به کار کردم.
- آن دوران چه ویژگیهایی داشت؟
در آن دوران ساخت برنامه برای این گروه سنی دشوار نبود، امکانات بیشتر بود؛ ما می توانستیم برنامه بسازیم. «قصه های هاچین و واچین» که ایرج طهماسب و فاطمه
معتمد آریا مجری آن بودند، در همان دوران ساخته شد.
- گفتید که در شرایط قرار گرفتید و برنامهسازی برا ی این سن را انتخاب کردید، چی شد که این کار را ادامه دادید؟
در آمریکا تکنولوژی آموزشی خوانده بودم؛ به همین دلیل برایم آموزش از طریق رسانه جالب بود، البته هنوز هم برایم جالب است. محله برو بیا و محله بهداشت در این دوران ساخته شد. بعد از فعالیت در شبکه یک، به شبکه دو آمدم و گروه کودک شبکه دو تاسیس شد. در همان گروه کودک و نوجوان شبکه دو ماندیم تا همین چندوقت پیش که از شبکه دو بیرون آمدم.
- برنامههایی که شما در دوران نوجوانی ما ساختید، کارهای خوبی بود، چرا این روند ادامه پیدا نکرد؟
دور شدن از تلویزیون ناخواسته بود، نه خواسته. شرایطی پیش آمد که دیگر نمیتوانستم در تلویزیون بمانم. امکان فعالیت و برنامهسازی من در تلویزیون فراهم نشد تا این که سال گذشته با برنامه «باز هم زندگی» دوباره به تلویزیون برگشتم.
- دلتان برای آن دوران تنگ نشده است؟
قطعا همین طور است. من هم دلم می خواهد که برای کودکان و نوجوانان برنامه بسازم، اما شرایط لازم فراهم نیست.
دوره فعالیت ما در گروه کودک و نوجوان دو مرحله بود: مرحله اول که شروع برنامهسازی ما بود و همزمان با تاسیس گروه کودک و نوجوان تلویزیون بود؛ در سال 73 در گروه کودک و نوجوان شبکه یک مجموعه «دنیای شیرین» را با مسعود رسام ساختیم. بعد از آن هم «دنیای شیرین دریا»، «مجید دلبندم» و «سیب خنده» را ساختیم. آخرین کاری که برای این گروه سنی ساختیم، «قطار ابدی» بود.
قرار بود مجموعه ای درباره دخترهای نوجوانی بسازیم که خاطرات خودشان را می نویسند، یعنی ادامه مجموعه دنیای شیرین را در جاهای مختلف بسازیم. مثلا «دنیای شیرین صحرا» درباره دختر نوجوانی باشد که در کویر زندگی میکند و یا «دنیای شیرین جیران» درباره دختری باشد که در آذربایجان زندگی میکند. یعنی میخواستیم که هر جایی که دختری هست و خاطراتش را مینویسد ما آن را به تصویر بکشیم.
- چرا این کار ادامه نیافت؟ اصلاً چرا ساخت برنامههایی برای کودک و نوجوان را ادامه ندادید؟
حتما ادامه پیدا میکند. مگر میشود گروه بزرگ کودک و نوجوان را فراموش کرد؟ فراموش کردن یا حذف این گروه سنی یعنی نادیده گرفتن بخش عمدهای از جامعه.
دوست دارم برایشان برنامه بسازم، اما وقتی که امکانات و موقعیت باشد.
- منظور از امکانات و موقعیت چیست؟
یکی از مشکلاتی که الان برای گروههای برنامهساز کودک و نوجوان وجود دارد، به زمان نامناسب پخش برمیگردد. وقتی برنامه در ساعت بدی پخش میشود، کار دیده نمیشود و همین موضوع باعث میشود که سازندگان از ساخت برنامه منصرف بشوند. از طرف دیگر وقتی برنامهای دیده نمیشود و انعکاس پیدا نمیکند، بودجههای کمی برای ساخت به
برنامه ساز تعلق میگیرد.
- باور کنید که ما دلمان برای برنامههایی که در نوجوانی از شما و مسعود رسام دیدهایم تنگ شده است. نمیخواهید این دوران را برای ما زنده کنید؟
حتماَ این اتفاق میافتد، چرا که خودم هنوز در نوجوانی هستم.